ورود به ماه محرم و ورود به کربلا
سورۀ غــم می رسد، آیات مـریم میرسد عطر سیب و بـوی اسپند مُحــرّم میرسد دست خود را روی سینه میگذارم با ادب آه، دارد مــادری با قــامت خــم میـرسد میزبان، زهرا که باشد من خیالم راحت است چون که الطافش به مهمان ها دمادم میرسد انبیا پشت سر هم یک به یک صف بسته اند حضرت خاتــم برای خیــر مَقدم میرسد بار عام است و ضیافت خانۀ هیئت شلوغ نامه های دعوت از عـرش معظّم میرسد زیر و رو کردن فقط کار حسین بن علی ست در مُحرّم ارمـنی هم زیر پرچــم میرسد چایی روضه دوای درد بی درمان ماست بین این دارالـشّـفا پیوسته مــرهم میرسد با لباس مشکی اَم از قبــر می آیم بُرون یک نخ این پیرهن فــردا به دادم میرسد جبرئیل عرش خدا را آب و جارو می کند کــاروان کــربــلا از راه کـم کـم میرسد |